رجبعلی لباف خانیکی باستان شناس و پژوهشگر میراث فرهنگی در یادداشتی نوشت: تون در اسناد و متون تاریخی جایگاه والایی داشته و بزرگانی چون« جیهانی»، «مقدسی»، «ثعالبی»، «ناصرخسرو»، «یاقوت حموی»، «حمدالله مستوفی»، «حافظ ابرو» و «اسفزاری» به آن شهر اشاره داشته یا آن را توصیف کردهاند.
برخی آن شهر را «دارالمؤمنین» نامیده و علما و فقهای تون را ستودهاند، اما آن شهر هم مانند بسیاری از شهرهای خراسان از حمله مغولها آسیب دید. «عطاملک جوینی» در جهانگشا ضمن ستایش پایمردی مردم تون در مقابل سپاهیان «هلاکو» آورده است: اهالی هفت روز سپاه خون آشام مغول را بیرون حصارٍ استوارٍ شهر بیچاره کردند، تا هفتم روز که لشکر بر حصار رفتند، باره را با زمین یکسان کردند و تمامت مردان و زنان را به صحرا راندند و از 10 ساله به بالا مگر زنانی را که جوانتر بودند، زنده نگذاشتند...
گویا تون به لحاظ رویکرد به حرفه بافندگی و حضور دانشمندان در آن شهر، شُهره بوده تا جایی که «مقدسی» و «ناصر خسرو» به حضور دانشمندان بزرگ در آن شهر پرداخته و «اسفزاری» نوشته است: «مردم آنجا اکثر نویسنده و اهل حسابند». برخی از جمله ناصر خسرو به وجود جولاهگان و پشم ریسان اشاره کرده و گفته است: «در تون ۴۰۰ کارگاه بوده که زیلو بافتندی، بیشتر اهل آن بافندگانند».
اکنون نشانههای دانش ورزی تونیان را میتوان در «باغ علمی» جستجو کرد و رویکرد مردم به بافندگی را در نام شهر یا واژه «تون» زیرا در جنوب خراسان به کارگاه بافندگی «تونToon» یا «تووToo» میگفتند و میگویند.
وجود «باغ علمی» در تون خود نشانهٔ توجه و عنایت مردم به علم و دانش بوده زیر انجمنها و مجتمعها و مجموعههای علمی و آموزشی به منزله هستههای علمی بوده که در شهرهای بزرگ به همت بزرگمردان دانشدوست و فرهنگ مدار شکل میگرفتند مانند مجتمع علمی «خاندان بختیشوع» در جندیشاپور، «بیتالحکمه» در بغداد، مجتمع علمی «خاندان نوبختی» در اهواز، مجمع «اخوانالصفا» در بصره، «مدارس نظامیه» در اکثر شهرهای قلمرو سلجوقیان، مجتمعهای آموزشی، درمانی و دینی «رَبع رشیدی» و «شنب غازانی» در تبریز.
اما آنچه به «باغ علمی» یا «باغ علمیه» شهرت داشته، فضایی خاص در دلٍ تون و در مجاورت بازار و مشتمل بر دو مدرسه، یک خانقاه و یک مسجد و یک آب انبار بوده که گویا تا سال ۱۳۴۷ نیز کارکرد داشتهاند و در آن سال بر اثر زلزله آسیب دیدهاند. نماد آشکار وجههٔ علمی تون دو مدرسۀ حبیبیه و علیا میباشند که به تفکیک و اجمال معرفی میشوند:
مدرسه حبیبیه: بعد از استیلای صفویان قبایل عرب در تون، طبس و جنوب بیرجند اسکان داده شدند، آنها بعد از تسلط بر منطقه، امارت نشینهای مقتدر تشکیل دادند.
ظاهرا در سایه امنیتی که آنها ایجاد کرده بودند دوباره سامانههای علمی در تون جان گرفتند و پس از نابسامانیهای سده های هفتم تا نهم ه.ق نخستین مدرسه بزرگ و جامع تون به نام «حبیبیه» در باغ علمیه ساخته شد.
این مدرسه به همت «میرزا حبیب» پسر «علاءالدین تونی» در سال ۹۱۱ ه.ق و در آغاز حکومت صفوی ساخته شده و هزینههای آن از محل درآمد املاک و آسیابهایی که بر آن وقف شده بود تامین میشد.
این بنا اگر چه جزو بناهای اولیه عصر صفوی بود اما به نظر میرسد که از معماری تیموری تاثیر پذیرفته زیرا نقشه آن شباهت زیادی به مدرسه غیاثیه خرگرد (۸۴۸ ه.ق) دارد.
این مدرسه در مجاورت مدرسه علیا و در جبهه شرقی شهر کهن تون قرار داشته است. مدرسه حبیبیه از نوع مدارس دو ایوانی و برخوردار از یک پیشخوان سکو مانند آجر فرش به ارتفاع حدود ۱متر و به درازای قاعده عرضی مدرسه، ایوان ورودی به بلندای ۸/۵ متر با طاق جناقی، هشتی مستطیل شکل با گوشههای پخ که هشت ضلعی شده و از دو ضلع شمالی و جنوبی ورودی مدرسه عبور میکند، و از ضلع غربی آن درگاهی به مسجد و از ضلع شرقی درگاهی به مدرس گشوده میشود.
مسجد برخوردار از نقشه مستطیل و پوشش جناقی با طاق و تویزه و دارای محرابی ساده و گچ اندود است. زیر گنبد مسجد با کاربندی گچی زینت یافته و بر دیوارهای مسجد طاقچههایی با پوشش جناقی تعبیه شده است.
مدرس در سمت شرق هشتی واقع شده و از نقشهٔ چلیپایی برخوردار است. این فضا نیز با استفاده از طاق و تویزه و کاربندی به گونهای ساخته شده که قسمت مرکزی پوشش آن در قامت گنبد جلوه کند، مدرس احتمالا فضای مناسبی جهت گردهمآیی اساتید و طلبه و برقراری جلسات بحث و مناظره بوده است.
میان سرا با دو ایوان نسبتا عمیق در دو سوی شمال و جنوب و غرفهها و حجرههایی بر اطراف که غرفهها و حجرههای دو سمت شرق و غرب به قرینه یکسان اما غرفهها و اطاقهای شمالی و جنوبی نامتقارن هستند. در چهار گوشه مدرسه چهار اطاق نسبتا بزرگ مربع و مستطیل احداث شده که همانند همسانهای خود در مدرسه غیاثیه خرگرد خواف احتمالا کاربرد کلاس درس داشتند.
مدرسه حبیبیه بعد از زلزله مرمت و مجدد کار برد آموزشی یافته است
انتهای پیام/
نظر شما